مدتی با خود در نزاع بودم چند سطری به رسم معرفی بنویسم یا نه! ظاهرِ ننوشتن، ندیدنِ خود، و باطنش بزرگانگاریِ خود است. پس چند خطی به اختصار عرض میشود.
یاسر محدّث مجتهدی متولّد ۱۳۶۱ هستم؛ میگویند نسلم به مرحوم مقدّس اردبیلی میرسد، امید که معنایم از پیامبر مهربان باشد، باقی همه اعتبار است. به گفتهی آن بزرگ مرد: او که میرفت مرا هم به دل دریا برد...
۱۸ سالگی دانشگاه نرفته، راهی حوزه شدم، سالیانی در حوزه درس خواندم؛ در آن میان طعم دانشگاه را نیز چشیدم، و نیمهکاره رهایش کردم. پس از خوانش چند سالهی رسمی حوزه، از رسوم آن خارج شدم. آنچه در این سالها نوشتم، هیچ کدام برای مخاطبی نبودهاست. به گفتهی خواجه: طایر فکرم به دام اشتیاق افتاده بود...
چند وقتی است با خود میاندیشم این پاره نوشتهها را چه کنم! بهترین راه را، انتشار از طریق وبسایت دیدم، که هم باقی بماند، و شاید زمانی خوانندهای هم داشته باشد.
هر بار که به خوانش مجدّد این نوشتهها میپردازم، مطالب بسیاری را حذف یا اصلاح میکنم، چرا که اگر فکر تغییر نکند، گندابی خواهد شد؛ امید که این تغییر در مسیر رشد باشد. بزرگواری کرده و اگر خواندید، نقدهایتان را به من هدیه دهید.
نوشتههایی که در سایت قابل دانلود نمیباشد، به جهت محذوراتی است، اگر شما را میشناسم لطف کرده و پیام بگذارید تا به امّید خدا برایتان ارسال کنم.
کشته غمزه خود را به زیارت دریاب
زان که بیچاره همان دلنگران است که بود